سفری تا ته تنهایی محض...

ساخت وبلاگ

همیشه وقتی از تکرار و فشارهای زندگی خسته می شدم  

دل به جاده می سپردم و راهی سفر می شدم .

کجا و با کی برام مهم نبود .

مهم این بود که مدتی دور بشم

از همه آنچه که برام خسته کننده شده بود .

و همیشه بعد سفر به آرامش می رسیدم

باز می گشتم با کوله باری از تجربه  و زندگی رو از نو آغاز می کردم.

اما این بار دیگه  هیچ سفر و همسفر و مکانی نمی تونه منو آرام کنه.

دلم  سفر می خواد .اما یک سفر متفاوت 

اقیانوس باشه و من و یه قایق 

یه قایق که منو ببره تا به یه جزیره ناشناخته

به دور از همه آدم ها 

دور از همه اون هایی که می شناسم 

و برام یادآور خاطره های تلخ و شیرینن

به دور از همه آدم هایی که نمی شناسم 

و ممکنه روزی در زندگیم پا بذارن

و بشن یه بخش از زندگیم .

دلم می خواد قایق کوچک تنهاییم

منو به دورترین و ناشناخته ترین جزیره  دنیا ببره

و دور بشم از همه  آرزو ها  و رویاهای دست نیافتنی 

 سفر کنم و برسم به جایی که غیر از خودم و تنهاییم

 و ذهنی خالی و قلبی تهی

از همه آنچه منو پابند زمان و مکان کرده کس دیگه ای نباشه 

آنقدر دور بشم که دیگه کسی رو‌به خاطر نیارم

و دیگه به کسی فکر نکنم

گاهی برای همیشه ماندن باید رفت .

بی همسفر راهی سفری دور و درازم

سفری به جزیره اسرارآمیز فراموشی 

با قایق خیال

در اقیانوس آرام بی خیالی ....

" از دلنوشته های نگار "

تنــــــــــــــدیس تنهــــــــــــــایی...
ما را در سایت تنــــــــــــــدیس تنهــــــــــــــایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fbibahaneh3029 بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 6 اسفند 1399 ساعت: 20:20