عشق و تنیایی...

ساخت وبلاگ

عشق و تنهایی

..........

هرشب از چرخ گردون شکایت میکنم

چرا لیلی به مجنون نرسید

برای فرهاد ، برای بیستون

برای شیرین که مجنون شد

درد بیستون یک درد دیرینه است

فقط فرهاد می دونه چقدر درد سنگینیه

تا کی بنالم و فریاد بزنم

که چگونه بیژن در چاه عشق منیژه افتاد

کسی نمی دونه چشم به راه بودن یعنی چی

کسی نمی دونه زلیخا چه کشید و چه چیزها از دست داد

یوسف از درد هجران و

از چشم انتظاری یعقوب در کنعان خبر نداره

داغ عشق یار جگرش رو سوزاند

زخم دوریش تا استخوان رسید

درد عاشقی درد گران و سنگینیه

هرکس گرفتارش بشه کارش تمام میشه

یا مجنون میشه و سر به صحرا میذاره

یا مثل فرهاد بر کوه تیشه می زنه

نه ناله ات میرسه به چرخ گردون

و نه کسی از حال درونت خبری داره

حاصل عشقت تنهایی میشه

وباید فقط چشم انتظاری بکشی

" ترجمه دلنوشته زبان کردی "

تنــــــــــــــدیس تنهــــــــــــــایی...
ما را در سایت تنــــــــــــــدیس تنهــــــــــــــایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fbibahaneh3029 بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت: 16:14